فانوس
خدایا خیلی دلم گرفته خییییییییییییلی چرا ما رو اسیر زمین کردی مگه ما چه گناهی کردیم اصلا مگه باید ترو خشک به پای هم بسوزن چرا ما رو از بهشتت روندی خدایا من هیچییه تو رو ندارم نه صبرت و نه علمت به اون کاری که می کنی من در حد خودم می فهمم همیشه تو ذهنمی ولی ببین آدم اگه کسی رو دوست داشته باشه باهاش این کارارو نمی کنه از من اندازه ی خودم بخواه له شدم از دست کارای زمونه و آدمات من گم شدم خدا خستم توان ندارم دیگه بسسسسسسسسسسه خیلی وقتها لبه پرتگاه دستم رو گرفتی ولی دل زخم خورده ی من روزهایی رو که با تلخی سپری کردم رو فراموش نمی کنه دوست ندارم اونها رو به زبون بیارم هنوز در موردشون نگفته اشک از چشام سرازیر شد میدونی من می خوام برگه ی امتحانه زندگیم رو پس بدم میشه اگه یه وقتی بهت گفتم آمادگی این رو دارم که امتحان بدم الان می بینم امتحان رو خیلی سخت دادی و من توان این امتحان رو ندارم ولی می دونم که تنبل نبودم هر کاری کردم نتونستم مجازاته تو برای برگه ی خالی یا خط خورده چیه شنیدم که جهنمه کاش سنگ بودم هیچ وقت فکر نمی کردم آرزوم این باشه.
www . night Skin . ir |